بحرانهای دوقلوی پاکستان
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۳۴۳۳۳
فرارو- پاکستان درگیر بحرانهای دوگانه است. فروپاشی اقتصادی که چندین سال در جریان بوده به یک وضعیت اضطراری تمام عیار در تراز پرداختها تبدیل شده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ دلارهای آن کشور مجهز به سلاح هستهای برای پرداخت واردات کالاهای ضروری مانند نفت صرف میشود و کمک صندوق بین المللی پول هم چنان متوقف شده است، زیرا رهبری سیاسی پاکستان تمایلی به اعمال طیف وسیعی از اصلاحات اساسی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ژانویه سال ۲۰۲۳ میلادی یک بمبگذار انتحاری بیش از ۱۰۰ نفر را در مسجدی که افسران پلیس در شهر پیشاور رفت و آمد میکردند به قتل رساند رخدادی که یکی از مرگبارترین حملات تروریستی علیه نیروهای امنیتی محسوب میشد.
این بحرانها بدتر میشوند و اگرچه در حال حاضر به طور جداگانه در حال پیشرفت هستند اگر کنترل نشوند از یکدیگر تغذیه خواهند کرد. رویکرد فعلی پاکستان در توقف اجرای الزامات صندوق بین المللی پول آن کشور را در مسیر شکست اقتصادی قرار میدهد و باعث تشدید نارضایتی عمومی میشود. سیاست آن کشور در کم اهمیت جلوه دادن حمایت طالبان از تحریک طالبان پاکستان نیز منجر به حملات تروریستی خواهد شد.
متحدان چینی پاکستان که سرمایه گذاریهای عمدهای در آن کشور به عنوان بخشی از ابتکار عمل کمربند و جاده انجام داده اند ممکن است با حمایت اقتصادی در آخرین لحظه با اوج گیری بحران وارد عمل شوند. با این وجود، شریط آنان برای چنین مداخلهای حامیان پاکستان را تضعیف خواهد کرد.
بحرانهای اقتصادی یا تروریستی نباید باعث شوند امریکا دولت پاکستان را از اجرای اصلاحات اجباری صندوق بین المللی پول معاف کند. امریکا هم چنین باید پاکستان را وادار کند تا روابط اقتصادیاش با طالبان افغانستان را محدود ساخته و در عین حال حمایت طالبان از گروههای تروریستی مانند تحریک طالبان پاکستان را فاش نماید. این اقدام به تنهایی ناکارآمدی پاکستان را حل نخواهد کرد بلکه زمینه را برای بهبود اقتصادی و مهار تهدید تروریستی و پیشبرد منافع ایالات متحده فراهم خواهد کرد.
نابرده رنج گنج میسر نمیشودفروپاشی اقتصادی مستمر پاکستان در نتیجه توقف برنامه صندوق بین المللی پول آغاز شد که پاکستان با اکراه در زمان نخست وزیری "عمران خان" در سال ۲۰۱۹ میلادی وارد آن شد، اما با افزایش بدهیها و خودداری از افزایش مالیات مسیر آن را از روند اصلی خود خارج ساخت.
پس از سرنگونی دولت عمران خان در آوریل ۲۰۲۲ میلادی دولت تازه پاکستان طرح صندوق بین المللی پول را با لغو نسبی یارانههای سوخت و برق احیا کرد. با این وجود، پس از آغاز پیامدهای آن اقدامات تعدیلی اقتصادی "شهباز شریف" نخست وزیر پاکستان از اجرای دستورالعمل ریاضتی بیشتر مورد نیاز صندوق بین المللی پول خودداری ورزید. نتیجه بدتر شدن وضعیت اقتصادی به عمران خان دشمن سیاسی خاندان شریف کمک کرد.
او به عنوان نخست وزیر برکنار شده که فریاد میزد ارتش پاکستان و امریکا سقوط دولت اش را مهندسی کردند از افزایش نرخ تورم و رکود اقتصادی برای تحریک احساسات هواداران اش استفاده کرد و تقاضای برگزاری انتخابات زودهنگام را مطرح نمود.
در واکنش به این وضعیت شریف از شرکای خود در چین، امریکا و خاورمیانه برای فرار از اصلاحات اجباری صندوق بین المللی پول درخواست کمک کرده است. چین که ۳۰ درصد از ۱۰۰ میلیارد دلار بدهی خارجی پاکستان را به خود اختصاص داده کمکهایی از جمله وام ۷۰۰ میلیون دلاری برای تامین مالی مجدد پاکستان ارائه داده است.
با این وجود، پکن آن گونه که اسلام آباد امیدوار بود متعهد نبوده است. پاکستان تنها در سال مالی جاری نزدیک به ۹ میلیارد دلار از ۱۵ میلیارد دلار بدهی خود را به چین بدهکار است. از آنجایی که دولت پاکستان اجرای اصلاحات را به تعویق میاندازد و صندوق بین المللی پول نسبت به وعدههای خود برای تغییر در آینده بدبین است پاکستان نتوانسته از وام حیاتی صندوق بین المللی پول برای جبران ذخایر ارزی رو به کاهش خود که باعث تشدید بحران در آن کشور شده برخوردار شود.
سوء مدیریت اقتصادی اخیر خان و شریف و فرار از اصلاحات بخشی از یک الگوی دیرینه است. برای سالیان متمادی رهبران پاکستانی در بخش سرمایههای انسانی سرمایه گذاری کم تری داشته اند. ارتش که از قدرت فوق العادهای برخوردار است با اولویت دادن به رقابت با هند و در اختیار گرفتن بخشهای قابل توجهی از منابع آن کشور سیاست اقتصادی خود را تغییر داده است.
نخبگان بخش عمدهای از اقتصاد را دستکاری کرده اند و همین امر باعث کاهش انگیزه سرمایه گذاری مستقیم خارجی و نوآوری آن کشور شده است. نخبگان نظامی و غیر نظامی پاکستان از انجام اصلاحات خودداری ورزیده اند و عین حال استدلال میکنند که پاکستان به قدری بزرگ است که نمیتواند متحمل شکست شود و به دنبال دریافت کمک از امریکا و حامیان اش در خاورمیانه و هم چنین جذب پروژههای پرهزینه و مملو از بدهی از چین هستند.
تمام این موارد به علاوه بهره وری پایین، جمع آوری ضعیف مالیات و بدهیهایی که بیش از توانایی پاکستان برای بازپرداخت است به تشدید بحران در آن کشور دامن زده است.
در دهه گذشته کاهش درآمد حاصل از صادرات، سرمایه گذاری کم و کاهش کمکها به ویژه از سوی ایالات متحده را وضعیت را بدتر کرده و در نتیجه فشار بدهی پاکستان را افزایش داده است.
همانند فروپاشی اقتصادی بحران تروریسم پاکستان که عمدتا توسط تحریک طالبان پاکستان هدایت میشود نیز نتیجه فعالیتهای پاکستان بوده است. احیای تحریک طالبان پاکستان اساسا ناشی از ظهور طالبان در افغانستان است که توسط پاکستان برای مقابله با نفوذ ادعایی هند در آن کشور مورد حمایت قرار گرفتند و مقامهای امریکایی تلاش کرده بودند تا رهبران پاکستان را متقاعد کنند که حمایت آنان از طالبان باعث تقویت تحریک طالبان پاکستان میشود، اما مقامهای پاکستانی به توانایی خود برای مبارزه با تحریک طالبان پاکستان و حمایت از طالبان افغانستان اطمینان داشتند. در یک مرحله تحریک طالبان پاکستان بر اثر حملات پهپادی امریکا و کارزارهای نظامی پاکستان تضعیف شد.
اعضای آن گروه به سوی کوههای شرق افغانستان عقب نشینی کردند. با این وجود، تسلط طالبان در افغانستان به تحریک طالبان پاکستان کمک زیادی کرده است. طالبان افغانستان به رهبران ارشد تحریک طالبان پاکستان پناهندگی سیاسی و پوششی برای کمینهای خشونت آمیزشان در پاکستان اعطا و ارائه کرد. تحریک طالبان پاکستان امروز هزاران جنگجوی آماده برای جنگ علیه دولت پاکستان در اختیار دارد. رهبری تحریک طالبان پاکستان پناهگاه امنی در افغانستان یافته تا جایی که بسیاری از جنگجویان طالبان افغانستان نیز اکنون به تحریک طالبان پاکستان میپیوندند.
پاکستان بارها از طالبان خواسته است که تحریک طالبان پاکستان را مهار کنند. در مقابل، پاکستان پیشنهاد کرده که در ازای این کار آن کشور از عادی سازی روابط طالبان افغانستان با سایر نقاط جهان حمایت کرده و مشوقهای اقتصادی مانند گسترش تجارت ترانزیتی و تجارت دوجانبه افغانستان و پاکستان را ارائه خواهد کرد. افغانستان تحت کنترل طالبان در سال ۲۰۲۲ میلادی بیش از یک میلیارد دلار صادرات به پاکستان داشت و درآمد قابل توجهی از مالیات بر گذرگاههای مرزی بین دو کشور به دست آورد.
با این وجود، طالبان هم چنان در حمایت خود از تحریک طالبان پاکستان موضعی یکپارچه ندارند. برخی از رهبران طالبان به طور خاص "سراج الدین حقانی" وزیر امور داخله طالبان در مواردی علیه اعضای تحریک طالبان پاکستان اقدام کرده اند. با این وجود، بسیاری از رهبران طالبان از برنامه سیاسی تحریک طالبان پاکستان و مبارزات آن گروه علیه پاکستان حمایت میکنند.
از بد به بدترپاکستان به دلیل کاهش ذخایر ارزی خارجی و به نوبه خود اختلال کامل واردات با چشم انداز سقوط اقتصادی مواجه است. دو راه حل برای این مصیبت وجود دارد: یکی آن که پاکستان در کوتاه مدت با موفقیت بار دیگر با صندوق بین المللی پول مذاکره کند و شرکای خاورمیانهای اش و چین را متقاعد نماید که وامهای تازهای را ارائه کرده و وامهای قدیمی را کنار بگذارند که البته به دلیل بدهیهای قابل توجه، صادرات ضعیف، کاهش حوالهها و سرمایه گذاری مستقیم اندک نیازهای مالی آن کشور کماکان در اواخر سال ۲۰۲۳ غیرقابل مدیریت خواهد شد و یا آن که آن کشور در رکود با صندوق بین المللی پول گرفتار باقی بماند به تخلیه ذخایر ارزی خود ادامه دهد و در نهایت قادر به پرداخت هزینه واردات نباشد.
از آنجایی که پاکستان در هر دو سناریو به سمت ورطه اقتصادی پیش میرود با فشارهای مهم از سوی تحریک طالبان پاکستان مواجه خواهد شد. این فشارها متفاوت از فشارهایی هستند که پاکستان یک دهه پیش با آن مواجه بود. در آن زمان علیرغم وخیم بودن خشونتها ایالات متحده سالانه بیش از یک میلیارد دلار کمک به پاکستان ارائه میداد و گروههای تروریستی را از طریق حملات پهپادی در داخل خاک پاکستان قرار داده و با طالبان در افغانستان در حال جنگیدن بود.
اکنون پاکستان فاقد کمکهای خارجی است و طالبان در افغانستان بسیار قویتر هستند. پاکستان میتواند از طریق حملات فرامرزی به تحریک طالبان پاکستان واکنش نشان دهد، اما این رویکرد ممکن است تنها به اقدامات تلافی جویانه خشونت آمیز از سوی آن گروه دامن بزند و باعث آزار طالبان شده و در نهایت به درگیریهای خونینتر ختم شود.
تحریک طالبان پاکستان با افزایش تعداد حملات، از جمله بمبگذاریهای انتحاری و رقابت برای تصاحب قلمرو در شمال غرب آن کشور به دنبال تقویت دست خود در بازی با دولت پاکستان خواهد بود. تحریک طالبان هم چنین فرصتی برای سوء استفاده از خشم عمومی ناشی از فروپاشی اقتصادی و کمبود کالا خواهد داشت.
با برنامه ریزی برای برگزاری انتخابات عمومی پاکستان در سال ۲۰۲۳ میلادی آشفتگی سیاسی در پاکستان بدتر خواهد شد تمام این موارد بر انسجام ارتش پاکستان تاکید دارند ارتشی که در حال حاضر به دلیل اتهامات متوجه از سوی عمران خان مبنی بر تبانی نظامیان با امریکا برای برکناری او از قدرت متزلزل شده است.
در واشنگتن، وضعیت مخمصه کنونی پاکستان باعث جلب همدردی چندانی نشده، زیرا مقامهای ایالات متحده تلاشهای پاکستان برای تضعیف تلاشهای جنگی آنان در افغانستان را به یاد میآورند.
مشکلات پاکستان هم چنین یادآور آن است که رهبران پاکستان انتخابهای اقتصادی بی ملاحظهای انجام دادند و با استفاده از گروههای تروریستی نیابتی در حاشیه به بازی خود ادامه دادند. اولویتهای رقابتی و دور شدن از مبارزه با تروریسم منافع ایالات متحده را برای رسیدگی به بحرانهای پاکستان محدود ساخته اند.
همچنین، اجازه دادن به پاکستان برای دچار شدن به مشکل نیز قانع کننده به نظر میرسد به ویژه آن که این وضعیت میتواند شرایط را برای چین که سرمایهگذاری هنگفتی در پاکستان انجام میدهد دردناکتر سازد.
با این وجود منافع امریکا در خطر است. منصرف کردن پاکستان از تخریب اولویتهای هند و اقیانوس آرام نیز یک هدف مهم است. پاکستان مستقل و فارغ از اجبار چین در خدمت واشنگتن است. امریکا باید امنیت تسلیحات هستهای پاکستان را تضمین کرده و از بروز تهدیدات فراملی از افغانستان و پاکستان جلوگیری کند. اگر بحران اقتصادی و تشدید تروریسم شروع به تغذیه یکدیگر کنند این منافع تحت فشار قرار خواهند گرفت.
چین ممکن است با کمک لحظه آخری وارد عمل شود، اما این امر نه معمای اقتصادی و نه مشکل افزایش خشونت تروریستی را کاهش نخواهد داد.
درعوض، ممکن است بدهی بیش تری جمع شده و با شرایط اجباری همراه شود مانند تقاضای چین برای پایگاههای نظامی بیشتر و دسترسی اطلاعاتی که نتیجهای قطعا منفی برای ایالات متحده به بار خواهد آورد. با توجه به این خطرات موجود راه عمل گرایانه رو به جلو توجه به بحرانهای دوقلو با هدف جلوگیری از وقوع همزمان آن است.
ایالات متحده باید پاکستان را به سمت فرآیند بازسازی بدهی مشابه فرآیندهایی که سریلانکا و زامبیا در آن هستند سوق دهد. برنامه چارچوب مشترک جی - ۲۰ به منظور کاهش بدهی که برای کشورهای فقیرتر از پاکستان در نظر گرفته شده یک الگو ارائه میدهد. پاکستان حتی پس از تکمیل برنامه فعلی به یک برنامه جدید از سوی صندوق بین المللی پول نیاز خواهد داشت و ایالات متحده باید پاکستان را وادار کند که روند بازسازی را از هم اکنون آغاز کند.
از سوی دیگر، اگر پاکستان در تنگنای بدهی باقی بماند و طالبان به حمایت از تحریک طالبان پاکستان ادامه دهد این امر اجتناب ناپذیر است که پاکستان در زمانی که تروریستها گستاختر میشوند دچار سقوط اقتصادی شود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اقتصاد پاکستان تروریسم طالبان تحریک طالبان پاکستان صندوق بین المللی پول طالبان در افغانستان طالبان افغانستان فروپاشی اقتصادی میلیارد دلار سرمایه گذاری دولت پاکستان ایالات متحده آن کشور عمران خان خواهد شد بحران ها هم چنین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۳۴۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان بهدعوت آقای شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.
ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.
طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه دوجانبه، منطقه ای و بین المللی مورد گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که منجر به امضای هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم تبادل فیلمهای سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .
سرانجام این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.
دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیتها اشاراتی به اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل شد.
طی این سفر رسانه های پاکستان در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند. در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامههای عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران و پاکستان داشت. در نظامهای فدرال مانند پاکستان سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل ارزیابی است .
تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر و موازین معمول و تشریفاتی در شأن دو کشور نیز مراعات شود. به تعبیری مورد اشتیاق طرفین و به صورت مرضی الطرفین صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .
به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین فرودگاه شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای ممنون حسین در فرودگاه مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور پاکستان برگزار شد.
اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.
دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در چنین سطحی برخوردار نیستند.
اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت نمی کند، به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .
هدفگذاری ده میلیاردی مبادلات تجاری بین دو کشور نیز با توجه به تحریمهای ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه طی چند دهه گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.
مبتکر هدفگذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد در حالی که چندین سال است ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده، حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدفگذاری شده آنهم با وحود تحریم ها و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که تحریم های ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.
سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود و منحصر به این سفر آقای رئیسی کرد . این علاقه پاکستانیها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.
و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:
تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانیها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند. ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند. از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال دل ما را خوش کنند. در این سفر هم برخی چهره ها از ایران بهعنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانیها جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده است.
قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ایران تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن، وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره پرداخت. قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان سفر کنند.
پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشکپرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.
در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور به مراتب بیش از این است که خرج اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.
به نظر می رسد حوزه پاکستان در وزارت خارجه توجه ویژه شخص وزیر و سازمانهای نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار کشور را قربانی امیال اداری و صنفی خود می سازند، طلب می کند.
روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد و ایجاب می کند به جای این سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق و سرنوشت ساز تامین کننده منافع ملی ایران تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود به طوری که ترمیم آنها در آینده پر هزینه و ناممکن خواهد بود.